۱۳۹۴ تیر ۲۲, دوشنبه

مجبورم، می فهمی؟ مجبورم، مجبور.


 به یک بابایی می گن اگه یک پتروشیمی آتش بگیره و آماده انفجار باشه، تو چی کار می کنی؟

می گه: می روم وسط آتش، تا خاموشش کنم. 

می گن: آخه وسط آتش که می سوزی، کشته می شی. 

 می گه: مجبورم، می فهمی؟ مجبورم، مجبور. 


به یاد شهرام محمدی