۱۳۹۳ دی ۲۶, جمعه

من شارلی ابدو نخواهم بودندی


خیلی سال پیش، االبته نه تو اون دوره، همین وسط های همین دوره بعد از جنگ، من و چند تا دوستان برای یک پروژه رفته بودیم جزیره خارک. جزیره فوق العاده ایه، ساحل های خیلی قشنگی داره و مردمش هم همه همدیگر را میشناسند. کلا به خاطر اسکله های نفتی که توی جزیره است، فکر کنم بدون مجوز نمی شود رفت خارک، کلا یک جایی فرای این دنیاست. به هر حال روز آخر، قبل از اینکه از جزیره برگردیم، تصمیم گرفتیم یک تنی به آب بزنیم. من هم راستش تا اون روز توی خلیج فارس یا کلا آبهای آزاد شنا نکرده بودم. خیلی آب شفافی داره، مخصوصا اگر شانس با آدم باشه، آب دریا موج نداشته باشه و یک صخره مرجانی پیدا بشود. معرکه است. انگار آدم توی آکواریوم شنا می کند. تنها بدی که نمی شود گفت، تنها نمک قضیه اینه که شوری آب ممکنه چشم را اذیت کنه. به هر حال همه دوستان رفتیم توی آب به جز یک نفرمان که اتفاقا جنوبی بود. البته جنوبی ساحل نشین نه، یک کمی بالاتر از دریا ولی پایین تر از شیراز. هر چی اصرار کردیم، نیامد. نشسته بود بالای یک صخره و با نگاه عاقل اندر گوساله ای می گفت بچه که بوده خیلی توی آب شنا کرده و دیگر سن و سالی ازش گذشته و زشت می داند که لخت شود بیاید توی آب. و هی می گفت که الان پایتان را نمی دانم چی می گزد و زشت است این بچه بازی ها و ... . کلا بیست و خورده ای سالش بود، جوان بود، لاغر و کشیده. یک غرور خاصی هم داشت. خلاصه همینکه داشت غرغر میکرد، رفتم از بالای صخره پرتش کردم توی آب، با لباس. اون موقع که مثل الان نبود، هر کی یک گوشی خدا تومانی توی جیبش باشه. رفتم بالای صخره ایستادم، تا دسته گلم را ببینم. که گلاب به روتون، دیدم رفیق غرغرویمان بد جوری داره دست و پا میزنه. معلوم شد، آقا شنا بلد نبوده و برای اینکه ضایع نشود الکی ادا اصول درآورده بود. خلاصه به هر زحمتی بود کشیدیمش بیرون.   
  
حالا ماجرای این جنبش "من شارلی ابدو نیستم" هم همین است. یک سری ها گیر داده اند که آی ملت فرانسه خوبه حالا کلا ده دوازده نفر ازتان بیشتر کشته نشده اند، این همه توی سرتان می زنید. اگر جای ملت سوریه بودید چه کار می کردید؟ هان؟ اگر مثل ملت فلسطین برای نهار بجای پیتزا، خمپاره میامد در خانه تان چی کار می کردید؟ هان؟ اگر به جای عراقی ها بودید که از هر تیکه مملکتشان دست یکی افتاده و سگ صاحبش را نمی شناسد چی؟ بعد از خودشان اگر بپرسی که خوب خودتان برای ملت سوریه چکار کردید. جواب می دهد خو من توی شب نشینی هامون برای آقا کامبیز شوهر عمه ام از این فیلم های کشت و کشتار سوریه را پخش می کنم که ببیند چه بلایی سر مردم دارد میاید. اگر به خودش بگویی که ده تا ایرانی را بکشد به جایش اقامت دائم فرانسه بگیرد، می رود با تریلی نصف مردم تهران را زیر می گیرد والا به خدا. یا مثل اون جنبش سطل آب یخ، که یک عده ای جنبش را بومی سازی کردند و با توسل به اهل بیت و بقیه دوستان آب یخ را می رفتند بالا. آقاجان اگر خیلی دلتان برای سوریه و عراق و فلسطین و چه و چه سوخته، خوب خودتان یک جنبشی، حرکتی چیزی راه بیاندازید. اینکه یک ملت متمدن مثل فرانسه، برای دفاع از حق آزادی بیان و کلا تمدن شان اینطوری میلیونی ریختند توی خیابان، دلیل نمی شود که شما بیایی سواستفاده کنی. که چرا ما با اینکه میلیون میلیون آدم دربدر و بدبخت داریم، بازهم نمی توانیم یک جنبش هزار نفری راه بیاندازیم.