۱۳۹۳ مرداد ۲, پنجشنبه

شوشول ملت و گشت انصار حزب الله




از وقتی چنگیز خان احمدی نژاد از سلطنت پایین کشیده شد و رفت دَدَ، ملت همیشه در صحنه سوژه برای جک ساختن ندارند و بازارشان خوابیده است. در چنین کسادی بازار است که مسائل جزیی تری مثل موسیقی و حقوق زنان و نیچه و آلبرتعلی شریعتی و دیزی پزی نبش میدان انقلاب در شبکه های اجتماعی بیشتر به چشم می آیند. ولی خوب همزمان بچه حزبل و حاج مقدادها هم این چیزها را می بینند و راه می افتند به پاچه گرفتن. یکی فیلم کنسرت ناظری را توی یوتیوب می گذارد. بر و بچ بسیج هم می ریزند کنسرت بعدی را تعطیل می کنند. یا مثلا موقع پخش زنده بازی والیبال، دو سه تا ممه از زیر دست سانسورچی های سیمای میلی در می رود. ملت سوتی های صدا و سیما را گلچین می کنند و می گذارند توی فیسبوک، حاج ضرغام هم مجبور می شود که چهار تا سانسور چی دیگه استخدام کند و اصلا گند بزنند به بازی از بسکه تماشاچی سکسی دارد. یکی می آید آزادی های یواشکی اش را توی فیسبوک منتشر می کند. چماق بدست های انصار حزبل هم در مجلس قانون تصویب می کنند که با اجازه شرعی و قانونی باطوم تو ماتحت مردم فرو کنند. در واقع، این جمهوری اسلامی هر چی دارد از همین گیر دادن های الکی دارد. یک دفعه می بینی همه چاپلوسان درگاه مولا ولی فقیه گیر می دهند به شومبول مردم که آی ملت باید خط تولید بچه راه بیاندازید. ولی از حق نباید گذشت، مردم هم دست کمی از حکومت ندارند. فقط منتظرند یک چیزی ممنوع شود تا لجبازی کنند. به قول فیروز کریمی که می گفت فوتبال ما همش شده بکش بکش. سیاست ما هم شده بکش بکش. حکومت تا یک گندی بالا می آورد، یک چیزی علم می کند، مردم را یک شبه چنان جوی می گیرد که گویی یک شبه می خواهند دماوند را از تهران ببرند قم، بلکه مناطق سرسبز شمال پهناور تر شود. جوهایی که دو روزه می خوابد. گند حکومت هم فراموش می شود و چیزی که چون دماوند پابرجاست دزدی های میلیاردی است و آقازاده ها و مملکتی که نفت و منابعش که هیچی، دریاچه ها و محیط زیستش هم به گا رفته است. 


 حالا یک سری این وسط گیر داده اند که آی ملت عکس عشق و حالتان را توی اینترنت نگذارید. بهانه دست داروغه شهر ندهید. بگذارید آزادی های یواشکی مان همان یواشکی بماند. همان کنج خانه تان بشینید عرق سگی تان را بخورید. صدایش را در بیاورید، همین دو تا استکان عرق را دیگر نمی توانید بخوریدها. آنقدر مملکت خر تو خر شده که این بچه آخوندها شتر سواری که می کنند هیچی، اصلا شرم هم ندارند که شتر سواری دولا دولا می شود یا نمی شود. برای نمونه پسر امام جمعه شوش که پول ملت را بالا کشیده بود و برایشان روضه می خواند.
آقاجان درست است که وقتی بی قانونی است، شما می توانی یواشکی عرقت را بخوری و عشق و حالت را بکنی. اما مطمئن باشید که سود این بی قانونی ها می رود توی جیب کله گنده ها و دودش میرود آنجای تو که باید برود.  

۱۳۹۳ مرداد ۱, چهارشنبه

کون لقش، اسراییلی ها و فلسطینی ها



داستان اون بابایی را شنیدید که سنگش به حجرالاسود نمی خورد و می گفت کون لقش خورد بغلش. خدا هم عصبانی شد و زد بغل دستی طرف رو سنگ کرد و صدایی از آسمان آمد که کون لقش خورد بغلش. خوب اگر نشنیده بودید، الان به صورت خلاصه خواندید. از نظر من این داستان اسراییل و فلسطین و کلا همه جنگ ها همینه. چهار تا سیاست مدار اسکل جمع شدند دورهم نمی توانند مشکلشان را با هم حل کنند. جنگ شروع می شود و نتیجه هم چیزی نیست جز باطل شدن شناسنامه مردم از همه جا بی خبر. البته مردم هم خیلی بی تقصیر نیستند ولی اگه چهار تا سیاست مدار عاقل و با انصاف می توانند خیلی از این مشکلات را حل کنند. مثلا چند وقت پیش توی اهواز دو تا طایفه سر یک جفت دمپایی افتادند به جان هم و همدیگر را کشتند. شاید اگر یک بزرگتری داشتند اصلا کار به این جاها نمی رسید. حالا توی اسراییل و فلسطین هم ملت به خاطر یک مشت خاک همدیگر را می کشند. یا توی اکراین که مردم بیچاره اسیر دست شرق و غرب شده اند. از همه بدتر این هواپیمایی مالزی بود که بنده خدا ها نه سر پیاز بودند، نه ته پیاز، یک موشکی آمد و همه را به دیدار خدا فرستاد. 

از اینها بدتر یک اسکلی توی فیسبوک نوشته: "ای مسلمانان جهان بیایید با هم متحد شویم بزنیم دهن این یهودی ها را صاف کنیم." که چی بشه! چهار تا یهودی بدبخت را بکشید. والا شانسمون گفته که این مسلمانان جهان هزار تا اختلاف با هم دارند وگرنه می زدند دهن همه دنیا را صاف می کردند. نمونه اش همین داعش که راه افتاده شیعه ها را می کشه که اینها کافرند.  حالا چهار روز دیگه هم شیعه ها می زنند سنی ها را می کشند که انتقام داعش را گرفته باشند. دو تا مسلمون پیدا نمی کنی که با هم اختلاف عقیده ناموسی نداشته باشند بعد تز می دهند که مسلمانان جهان بیایید با هم متحد شویم. به قول معلم دینی دبیرستان مون که می گه اگه هر مسلمان یک تف بیاندازه توی اسراییل، اسراییل را آب می بره. خوب اون وقت فلسطین اشغالی می شه فلسطین تف مالی که! 

در نهایت هم اضافه کنم که بنده کاملا مخالف کشته شدن انسان های چه بیگناه چه با گناه هستم. کاش یک ریش سفیدی پیدا می شد توی اهواز، قضیه دمپایی را حل می کرد. کاش یک بابایی پیدا می شد این قضیه روسیه و آمریکا و اوکراین را حل می کرد که نه مردم اکراین کشته شوند و نه مسافرهای بدبخت هواپیما. کاش یک نابغه سیاسی پیدا بشه این مشکل اسراییل و فلسطین را حل کند برود پی کارش. غزه بشود منطقه توریستی، همه بروند غزه برای ریلکسیشن!