۱۳۹۱ آذر ۲۴, جمعه

چرخه باطل بحث ها در بالاترین

خیلی جالبه که این روزها بدون توجه به موضوع لینک همیشه زیر لینک ها یک دعوای تکراری بین گروهای مختلف شکل می گیره و نتیجه این دعواها چیزی جز سایه انداختن بر روی بحث های مهم و به درد بخور نیست. برای نمونه، زیر یک لینک در مورد رضا پهلوی، حتما یک کامنت در مورد مشکلات حکومت شاه خواهد بود، که با یک نظر در مورد موسوی یا بنی صدر جواب داده خواهد شد و بحث تکراری و بی نتیجه بین افراد شکل می گیرد. و به نظر می رسد هیچ موقع امکان شکل گیری یک بحث منطقی و مفید در بالاترین وجود ندارد. اگر هم چنین بحثی شکل بگیرد امکان دیده شدن آن در بین لینک های مورد بحث وجود ندارد. 
 کرمکی
 

۱۳۹۱ آذر ۱۰, جمعه

مرگ نسرین ستوده بر اثر تعفن جسد ملت ایران است

در مورد مردم عصر وزوزه میرزا چه فکر می کنید:
گویند در دوره وزوزه میرزا، زنی که شهره به پاکدامنی و علم و هنر بود به حمایت از یتیمان و صغیران شهر بپا خاست. وزوزه میرزا که دید عمل این زن سطح توقع رعیت را بالا ببرد و رعیت هم برای دستیابی به حق و حقوق خود تحریک شوند، آن زن را دعوت به سکوت در برابر ظلم نمود که این ظلم لازم است برای امنیت ملی. آن زن به پاداش و تهدید و شکنجه نرم نشد و از کار نایستاد و نگذاشت کودکان اسباب دست سیاست ورزی و قدرت ورزی وزوزه میرزا شوند. جالب آنجاست که مردمان ممالک دیگر که نه همزبان آن زن بودند و نه از آب و خاک او دست به حمایت از او زدند اما مردم دیار وزوزه میرزا چنان به خواب رفته بودند و در فکر یارانه و شاه و شاهزاده و سبز و سرخ و بنفش و آبی و قرمز و من و تو بودند که نه تکانی به خود دادند و نه نامی از آن زن به زبان راندند.
من تحمل ندارم بقیه اش را بنویسم. خلاصه اینکه خیلی مردم چندش آوری هستیم ما. سه هزار سال تاریخ داریم که همش پر بوده از همین داستان ها و ظلم ها و سکوت ها.  
کرمکی


۱۳۹۱ مهر ۴, سه‌شنبه

بالاخره خوردیم یا نخوردیم؟

سوال نمایندگان مجلس از محمود احمدی نژاد.
البته برخی نمایندگان پرسیده اند منظور ایشان کدام مورد است و در نهایت تنی چند از نمایندگان هم به نشانه اعتراض به تنها خوری بقیه نمایندگان صحن مجلس را ترک کردند.
امیدواریم رییس جمهور مردمی با شفاف سازی ملت همیشه در صحنه را از نگرانی دربیاورند که بروند دنبال گرفتاریهای شخصی شان.

۱۳۹۱ مرداد ۲۰, جمعه

سوسن حاجی پورخوب مبارزه کرد


سوسن حاجی پور همونیه که چند وقت پیش ویدیو مسخره کردن حرف زدنش با مربی اش همه جا را پر کرده بود. خیلی دوست داشتم برنده بشه و مدال بگیره ولی نشد. مبارزه اش خوب بود، شانس برنده شدن هم داشت ولی نشد دیگه. البته اونی هم که مقابلش مبارزه کرد تا نزدیک های مدال رفت. به هر حال دستشان درد نکند یک مربی برایش گرفتند، مترجم دیگه واقعا خیلی ضروری نبود.یک چیز دیگه هم اینکه اگر دیده باشید تکواندو کارها بعد مبارزه اولین کاری که می کنند کلاهشون را بر می دارند تا سرشون یک هوایی بخوره و نفس شان جا بیاد. کلاه و هوگو را بگونه ای طراحی می کنند که حداقل زحمت را برای ورزشکار ایجاد کند. در وقت استراحت هم کمک مربی تلاش می کند که بدن ورزشکار را خنک کند. ولی من فکر نمی کنم یک روسری ناقابل که کل سر این بنده خدا را پوشانده مشکلی ایجاد می کند. احتمالا دانشمندان هسته ای ما با کمک دانشمندان هسته ای روسیه و چین و کره شمالی این روسری را به کمک تکنولوژی هسته ای طوری طراحی کرده اند که تاثیر خنک کننده هم داشته باشد. مهم این است که آخرت این بنده خدا حفظ شد. مدال که ارزشی ندارد. 

کرمکی




۱۳۹۱ مرداد ۱۹, پنجشنبه

سیاستمدار با کلاس و واقعی یعنی این


این مصاحبه را نگاه کنید. آدم کیف می کنه وقتی این مصاحبه را می بینه. اصلا وقار و متانت از چهره ایشان می بارد. لباس شیک و رسمی پوشیده. آدم لذت می بره که همچین آدمی حاکم کشورش باشه. چقدر روان و با چه لحجه عالی انگلیسی صحبت می کنه. مثل این ولد زنا ها نیست که یک کلمه انگلیسی هم بلد نیستند. از همه اینها گذشته دید باز سیاسی اش را به خوبی با ذکر اینکه مخالفانش مردم نیستند و از طرف غرب حمایت می شوند نشان می دهد. مردم عادی بعد از گذشت سالها این واقعیت را درک می کنند ولی اوست که با هوش سرشارش از ابتدا هویت واقعی شورشیان را فاش می کند. با این همه همچنان با مخالفانش رفتار انسانی دارد و تنها به دنبال محاکمه آنها در دادگاه های واقعی و عادلانه است. چه با سرسختی از مردم و کشورش دربرابر حملات دفاع می کند اما به تنهایی کاری از پیش نمی برد و مردم هم با وعده های خیالی چشمانشان کور شده است. کاش مردم بگذارند چند سالی دیگر بماند که سوریه را به بهشت تبدیل کند. 

کرمکی

 

۱۳۹۱ مرداد ۱۲, پنجشنبه

فرق خودسوزی در تونس و ایران


اصولا خودسوزی اون بابا در تونس که چند تا انقلاب راه انداخت با این خودسوزی این آقای ملاردی که آب را از آب تکان نداد خیلی فرق می کنه. به هر حال ما در اینجا این دو تا را مقایسه کردیم. تهش هم یک پیشنهادی داده ایم که چکار کنید که فایده داشته باشه.
1- اون بابا تونسیه کار داشت، این بی کار بود.
2- اون بابا تونسی به دستفروشی هم راضی بود. این بابا به کمتر از استخدام رسمی راضی نبوده.
3- تونسیه فوق لیسانس داشت، این دیپلم هم بزور داشت.
4- اون موقع توی تونس مرغ گرون نبود. مردم توی صف مرغ دولتی نبودند که.
5- شهردار منطقه ملارد که خیلی آدم منطقی و مهربانی هستند تشخیص دادند که این بابا ثبات روحی نداشته اند.
6- اگه هر کی خودشو آتیش بزنه، انقلاب بشه که فایده ای نداره. بگردید دنبال سناریوی جدید. البته دار زدن هم فایده ای نداره. چون یکی چند وقت پیش خودش را توی اتوبان دار زد. ولی فقط باعث وحشت مردم منطقه شد.
7- از این چیزها توی ایران زیاده. زندانی، اعدامی، قتل زنجیره ای و .... مردم چشم شون عادت کرده.
7- و از همه مهمتر اون بابا کامل سوخت و جزغاله شد، این یک کم فقط اوخ شده.

در نهایت هم دستور پخت یک خود سوزی موفق
1- یک جمع ده یا بیست نفره شامل فارق التحصیل دکترا از دانشگاه های معتبر جهانی مانند استنفورد، ورزشکار در سطح جهانی، اصلاح طلب کار کشته، سلطنت طلب، بسیجی، بهایی، مجاهد، سوپری، قصاب، راننده و ... . البته بهتر است که این افراد در کودکی یتیم و بی سرپرست بوده باشند.
2- دارای مقادیر زیادی مدال المپیاد، اختراع، مقاله، کتاب و ...
3- اقدام به دستفروشی یا ترجیحا واکس زنی برای شش ماه در میادین پر رفت و آمد تهران
4- تهیه فیلم به صورت مستند با کیفیت عالی از تمام مراحل فوق
5- پیدا کردن دلایل مناسب و متعدد به منظور خودسوزی افراد فوق. برای نمونه تجاوز گروهی به شخص دلیل خوبی برای این کار نیست. چون اصولا تجاوز گروهی در ایران یک چیز عادیه.
5- خودسوزی بهتر است به صورت بسیار آهسته و زجر آور باشد.
6- از یک ماده سوختی استفاده شود که همه کاملا جزغاله شوند. به هیچ جه هم نتوان آتش را خاموش کرد.
7- استفاده از مواد منفجره هم توصیه می شود. فقط دقت شود که انفجار طرف را پودر نکند. نمایش تکه های بدن در فیلم می تواند خیلی کمک کننده باشد. از طرفی انفجار به شهروندان هم آسیبی نرساند.
7- فیلم برداری از خودسوزی از زوایای مختلف. البته دقت شود که کیفیت فیلم برداری نباید خوب باشد چون در این صورت براحتی خواهند گفت که کار انگلیس بوده.

پی نوشت: احتمال موفقیت روش ذکر شده بسیار پایین و حتی منفی است. لطفا از انجام آن خودداری فرمایید.

۱۳۹۱ تیر ۳۱, شنبه

از نشانه های باز شدن فضا

در انتخاب دوباره جنتی بر شورای نگهبان نشانه هایی نهفته است از باز شدن فضا، اگر اندیشه کنید. و مومنین پیروزند.

۱۳۹۱ تیر ۱۵, پنجشنبه

شادی مردم آمریکا در شب نیمه ماه شعبان،(ترجمه به سبک فارس، رجا و غیره )


پس از هتک حرمت یکی از امامان شیعه، مردم مذهبی آمریکا که کاملا مخالف سیاست های کشورشان هستند، به نشانه حمایت از این امام همام در شب تولد نوه ایشان در نیمه شعبان، چهارم جولای، به جشن و سرور و  نورافشانی پرداختند. گفتنی است که رژیم آمریکا به شدت با این حرکت انقلابی برخورد کرد. اما به گفته کارشناسان امید می رود که این حرکت باعث سرنگونی رژیم آمریکا و تشکیل حکومت اسلامی آمریکا گردد. در لینک زیر می توانید عکس های این مراسم که هر چه باشکوه تر انجام شد را ملاحظه نمایید. این گزارش بزودی تکمیل یا حذف خواهد شد و فارس (رجا و غیره) هیچ مسئولیتی در قبال این ترجمه نمی پذیرد.


کرمکی

۱۳۹۱ تیر ۶, سه‌شنبه

برای کمک به یاشار خامنه


فقط خواستم کار مانا نیستانی را یادآوری کنم که در اعتراض به حکم شلاق محمود شکرایه برای کشیدن کاریکاتور نماینده اراک انجام داد و آن اعتراض صنفی در نهایت هم منجر به لغو حکم شد. یک نفر متهم به انجام جرمی، به تعریف جمهوری اسلامی، شده است. آزار و اذیت خانواده او هیچ توجیه قانونی ندارد. یاشار از هموطنانش یاری طلبیده است. سعی کنید در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی به این عمل غیر قانونی اعتراض کنید که او و خانواده اش قربانی نشوند.
کرمکی

۱۳۹۱ تیر ۵, دوشنبه

رضا و لاهه

یک آمریکایی و یک روس و یک ایرانی با هم بحث می کردند. آمریکاییه می گه ما یک فضا پیمایی ساختیم تا ته فضا رفته. روسه با ایرانیه در حالی که انگشت تحیر به دهان گرفته بودند می پرسند جدی می گی؟ آمریکایی میگه البته یک کم پایین تر از ته فضا. بعد نوبت روسه می شه که ما یک دستگاهی ساختیم که تا مرکز زمین رفته. ایرانیه و آمریکاییه کفشون می بره که جدی می گی. روسه میگه البته یک کم بالاتر از مرکز زمین. نوبته ایرانیه میشه. میگه یک سری از مردم کشور ما با بینی شون غذا می خورند. آمریکایی و روسه فکشون میافته و می پرسند جدی می گی؟ ایرانیه بعد از دو ساعت که اینها را سر کار می گذارد می گه البته یک کم پایین تر از بینی شون. حالا این آقا هم دو تا کوچه آنطرف تر از لاهه بوده خیلی که فرقی نمی کنه.
کرمکی

منبع
http://kermeki.mihanblog.com/post/23
 

من جزیی از جمهوری اسلامی هستم شما چطور؟

من همیشه کارم را به بهترین شکل ممکن انجام می دهم. من همیشه بیشتر از اینکه به فکر سود خودم باشم، به فکر سود کلی جامعه هستم. من هیچ وقت از مسئولیت هایم فرار نمی کنم و به عنوان آدم پر کاری شناخته می شوم. من هیچ وقت به کسی رشوه ندادم که چیزی بیشتر از حقم بگیرم و حقی را با رشوه گرفتن پایمال نکرده ام. من وقتی فکر می کنم قانون مشکل دارد سعی نمی کنم یک راه فرار برای خودم پیدا کنم بلکه به قانون موجود اعتراض میکنم تا اصلاح شود. من هیچ وقت در انجام مسئولیت بین دوست و آشنایانم و افراد غریبه تفاوتی قرار نمی دهم. من هیچ وقت توی صف سعی نمی کنم که جلو بزنم یا زرنگی کنم و کارم زودتر از بقیه راه بیافتد. من همیشه توی ترافیک حق تقدم دیگران را رعایت می کنم. من بدنبال راه هایی که یک شبه من را ثروتمند کنند نمی روم. من حاضر نیستم که پا بر روی سر دیگران بگذارم تا خودم پیشرفت کنم. من اگر کسی در حقم بدی کرد سعی نمی کنم تلافی کنم برای دلیلش مراجعه کنید به شعر کامل سعدی که می گوید:

 سگی پای صحرا نشینی گزید   به خشمی که زهرش ز دندان چکید.

 من درس نمی خوانم که مدرک بگیرم که فلانی برایم پارتی بازی کنه که بروم سر کار. بلکه درس می خوانم که بتوانم برای جامعه ای که در آن زندگی می کنم مفید باشم. من دروغ نمی گویم. من خیانت نمی کنم. من هیچ وقت پیش بالا دست خودم چاپلوسی نمی کنم و اگر کار خطایی انجام دهد که به ضرر جامعه باشد به او تذکر می دهم. من به اتفاقاتی که در جامعه می افتد حساسیت نشان می دهم. من به دردهای همه مردم اهمیت می دهم و سعی می کنم که دردهای آنها را برطرف کنم و می دانم که ممکن است روزی خود من و عزیزانم هم به این درد دچار شویم. من بهترین ها را برای فرزندان خودم می خواهم ولی این بهترین را به قیمت بیچاره کردن فرزندان دیگری حاضر نیستم به دست بیاورم.

حرف های قشنگی بود، نه؟ بک جورایی رویایی. شاید هم فکر کردید این دیگه چه آدم جو گیر و احمقیه. ولی اعتراف می کنم که من اگه بخواهم لیست کارهای روزانه که واقعا انجام می دهم را بنویسم دقیقا بر عکس دو تا پاراگراف بالا می شود. البته شما را نمی دانم ولی فکر می کنم توی ایران خیلی ها شبیه من هستند. پس می دانم که شاید اسم حکومت ایران از جمهوری اسلامی عوض شود و هر چیز دیگری بشود. قشنگ ترین اسم با بهترین قانون اساسی و همه چیز بهترین. ولی تا موقعی که کرم از خود درخته، آش همینه و کاسه هم همین.

کرمکی



منبع
http://kermeki.mihanblog.com/post/9

۱۳۹۱ تیر ۲, جمعه

راه و هدف

یک بزرگی می گفت وقتی آدم چکش باشد همه مسئله ها را میخ میبیند. حالا حکایت من است که یک فرآیند اجتماعی را می خواهم با یک فرآیند ریاضی و فیزیکی مقایسه کنم. امیدوارم که شما هم مثل من از این متن لذت ببرید. قضیه از این قرار است که سالهاست می شنویم اولین و تنها گام موثر برای اصلاح وضعیت ایران سرنگونی حکومت ایران است. به عبارتی خیلی ها هدفشان به جای تلاش برای بهبود وضعیت زندگی در ایران (من جرات نمی کنم لغت اصلاح را زیاد به کار ببرم) تبدیل شده است به سرنگونی جمهوری اسلامی و این دو را کاملا یکی می بینند. در نتیجه کسانی که به دنبال راه دیگری هستند، متهم به مزدور بودن و حمایت از جمهوری اسلامی می شوند. مشکل این نگرش این است که ممکن است هدف اصلی فراموش شود و هدف تنها بشود سرنگونی حکومت. در نتیجه فکری برای خلا قدرت و آشفتگی بعد از فروپاشی نشود و موقعیت خوبی برای افراد فرصت طلب ایجاد کند. در نهایت هم آش همان و کاسه همان. از طرف دیگر تعصب و پافشاری بیش از اندازه بر این راه باعث می شود که راه حل های کم هزینه تر به هیچ وجه فرصت ظهور پیدا نکنند. در نهایت هم، این نگرش افراد را از برداشتن گامهای هر چند کوچک ولی مثبت منع می کند و نتیجه این می شود که سالهاست کوچکترین قدمی برنداشته اند و منتظرند. در ادامه دو نمونه از مسائل فیزیک و ریاضی که حالتی شبیه به مسئله ذکر شده دارند آمده است که نشان می دهند همیشه بدیهی ترین و واضح ترین راه حل بهترین راه حل نیست و الکی نیست که می گویند کار را باید به کاردان سپرد. 


مثال اول
یک روش جدید در حل عددی مسائل این است که ابعاد مسئله را افزایش می دهند تا موانعی که بر سر راه رسیدن به جواب است از بین برود. یک مثال ساده برای این روش به صورت زیر است.
 
فرض کنیم می خواهیم از نقطه الف به نقطه ب برویم. خط سیاه نشان داده شده مانعی است بر سر این راه. مانع برای مثال می تواند این باشد که مسئله مورد نظر بر روی محیط مربع و اطراف آن تعریف نشده است. تمام عمر یک نفر می تواند بر سر این بگذرد که چطور این قید را از بین ببریم. حال اگر دیدمان را نسبت به مسئله بازتر کنیم (به عبارت تکنیکی یک بعد به مسئله اضافه کنیم). ممکن است قید مورد نظر دیگر مانعی بر سر راه حرکت ما از الف به ب نباشد و به راحتی بتوان مساله را حل کرد. به عنوان نمونه شکل سه بعدی زیر را ملاحظه کنید که در آن بدون عبور از مانع ذکر شده به جواب رسیده است.  

مثال دو:
در نظر بگیرید یک ظرف آب در اختیار داریم و می خواهیم آنرا تبدیل به بخار کنیم. خیلی ساده می توان به آب حرارت داد تا در فشار ثابت به جوش بیاید و یا به کمک تبخیر سطحی آب را به بخار تبدیل کرد. و در نگاه اول به نظر می رسد که برای تبدیل آب به بخار هیچ راهی به جز جوشاندن آب نیست (به عبارت تکنیکی حتما باید از شرایط دو فازی عبور کنیم). ولی کسانی که با ترمودینامیک آشنایی دارند می دانند که می توان بدون جوشاندن، آب را با عبور از مسیر 2 در شکل زیر، بدون ایجاد شرایط دوفازی به بخار تبدیل نمود و می توان این فرایند را با تجهیزات متداول هم انجام داد. در برخی فرآیند های صنعتی مسیر دوم بازده بسیار بالاتری نسبت به مسیر اول دارد. در اینجا هم باز بدون عبور از مرزی که به نظر اجتناب ناپذیر است به مقصد مورد نظر می رسیم.
نتیجه
راه های زیادی برای رسیدن به خدا هست و نباید خودمان را زیاد درگیر جمهوری اسلامی بکنیم. به نظر نگارنده حکومت ایران راهی جز تغییر اساسی ندارد ولی این تغییر اگر با دقت و به صورت صحیح انجام نشود می تواند به حکومتی بدتر از حکومت فعلی منجر شود. و لزومی هم ندارد که این تغییر از مسیر فروپاشی و انقلاب باشد.  
کرمکی

پی نوشت: اصل این مطلب در آدرس زیر است ولی تصمیم گرفتم از این به بعد از بلاگر استفاده کنم شاید که مقبول درگاه بیافتدو
http://kermeki.mihanblog.com/post/20